وقتی که به تصاویر خیابونا در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی نگاه انداخته و اونا رو با همدیگه مقایسه میکنیم، تغییر چندانی مشاهده نمی شه.
خیلی از ساختمانا و حتی نوع لباس پوشیدن مردم مثل هم هستن.  اما این مسئله در ماشینا مقداری فرق داره.
وقتی طراحی جعبه مانند اونا در دهه ۸۰ رو با طراحی خمیده خودروهای امروزی مقایسه میکنیم، متوجه تغییرات اساسی زیادی میشیم.

این تبدیل نامعلوم، شاید بزرگترین تغییر ۵۰ سال گذشته در دنیای خودروها هستش.
واسه خیلی از ماشینای آمریکایی این تغییرات از سال ۱۹۸۶ میلادی شروع گشته. در بعضی اجناس حتی میشه سال دقیق شروع تغییر رو بر شمرد. مثلا، بیوک لِسابر (LeSabre) در سال ۱۹۹۱ میلادی طراحی لبه تیزی داشت، اما سال بعد تغییراتی در اون اعمال شد.

در طول این ده ها، طراحی خودروها خمیده تر و خمیده تر شده.

این سوال پیش میاد که دلیل این تغییرات چیه؟

سه عامل مهم رو میشه واسه این مسئله بر شمرد: روند طراحیای اروپایی، فشار دستگاه های دولتی واسه کاهش مصرف سوخت خودروها و  فناوریای جدیدی که تولید اجناس خمیده رو آسون تر می کرد.

همه چیز با طراحیای لوکس اروپایی شروع شد

در دهه ۸۰ میلادی، طراحی خمیده ماشینا ایده جدیدی نبود و تولیدکنندگان آمریکایی به کلی اونو کنار گذاشته بودن. در دهه ۱۹۳۰ میلادی، خودروهایی مانند کرایسلر (Chrysler Airflow) به خاطر کاهش اصطکاک هوا طراحی شدن.

اما این خودور و دیگه خودروهای مشابه در آمریکا، از نظر تجاری شکست خورده و میدون رو به رقبای بزرگتر و جعبه ای ترشان واگذار کردن. در دهه ۷۰ میلادی، تقریبا تموم خودروهای آمریکایی طراحی مشابهی داشته و از لبه هایی تیز بهره می بردن. تموم اجزای اونا مانند کاپوت، اتاق و صندوق عقب، به همین گونه ساخته شده بود.

در کتاب «یه قرن با طراحی خودروها» (A Century of Car Design) نوشته پنی اسپارک (Penny Sparke) اومده که سوخت، همیشه در اروپا قیمت بیشتری داشته و به خاطر همین طراحان به خصوص در آلمان، بسیار زودتر طراحی آیرودینامیک (aerodynamic) رو در دستور کار خود قرار دادن.

این مطلب را هم بخوانید :   راهنمای انتخاب رشته زبان های خارجی در کنکور ۹۷

در ده های ۶۰ و ۷۰ میلادی، تولیدکنندگان خودروهای لوکس مانند پورش (Porsche)، بی ام دبلیو (BMW)، آئودی (Audi) و مرسدس-بنز (Mercedes-Benz) از جمله اولین شرکتایی بودن که راه طراحی خمیده رو در پیش گرفتن.

به عنوان یکی از بهترین مثالا در این مورد، میشه به پورش ۹۱۱ (Porsche 911) اشاره کرد که در سال ۱۹۶۳ معرفی گشت و طراحی بسیر خمیده ای داشت.

این طراحی هم در اروپا و هم در آمریکا (به عنوان ماشینای وارداتی)، واسه ساخت خودروهای لوکس استفاده کرده می شد.
دیوید گارتمن (David Gartman) در کتاب «جادوی خودرو : گذشته ای از طراحی خودروهای آمریکایی» (Auto Opium: A Social History of American Automobile Design) می نویسه: ” تولیدکنندگان آمریکایی در دهه ۸۰ میلادی با تقلید از رقبای اروپایی خود و واسه افزایش موفقیتای تجاری، طراحی خمیده محصولاتشون رو شروع کردن.”

فورد (Ford) به عنوان یکی از شرکتای مطرح در این مورد، عزمشو جزم کرد محصولاتش با این طراحی رو به طور انبوه وارد بازار کنه.
اووه بانسن (Uwe Bahnsen) (طراح شرکت) اولین خودروی اروپایی گونه خود رو با نام فورد سیرا (Ford Sierra) طراحی کرد.

کارشناسان از طراحی این خودرو ایراد گرفتن و فورد سیرا در اول فروش خوبی رو تجربه ننمود. در ادامه مصرف کنندگان به اون روی خوش نشون دادن، به خصوص که دیگه شرکتا هم این نوع طراحی رو در دستور کار خود قرار دادن.

جک تلناک (Jack Telnack) طراح شرکت فورد که قبل از دهه ۸۰ میلادی واسه تولیدکنندگان اروپایی کار می کرد، به عنوان عامل اصلی تغییر دیزاین در آمریکا شناخته می شه.
طراحی تاندربرد (Thunderbird) فورد، ایده همین فرد بود که آزمایشات سنگینی مانند تونل باد (wind tunnel) واسه بهینه سازی آیرودینامیک (aerodynamic) رو در بر داشت. در سال ۱۹۸۶ میلادی هم اولین خودروی دارای این طراحی با نام فورد تائوروس (Taurus) به صورت انبوه راهی بازار شد.

این مطلب را هم بخوانید :   ۷ نشانه انواع آلرژی که با دیگر بیماری ها اشتباه گرفته می شوند

شاید امروزه این طراحی خیلی خیلی مهم نباشه، اما در زمان خود ایده ای نوآورانه و خلاقانه به حساب می رفت. این خودرو حتی در فیلم «پلیس آهنی» (RoboCop) هم استفاده شد.
آقای گارتمان میگه: “فورد تائوروس بیشتر جوانان رو تشویق می کرده و واسه کسایی مناسب بوده که اجناس شرکت بی ام دبلیو رو پسند می کردن.”

این نقشه راه موفق ظاهر شد و تونست حال روز نه عالی فورد رو سروسامون دهد و خودروهای آمریکایی رو در بازار مطرح کنه.

تولیدکنندگان باید مصرف سوخت رو پایین می آوردن

یکی از دلایلی که خودروهای این چنینی به سرعت گسترده گشت، نوع فیزیک خاص اوناس. طراحی خارجی خمیده تر و شیشه های محکمی که اصطکاک به وجود اومده به وسیله باد رو کاهش می دادن، باعث می شد تا خودروها بتونن راحت تر و پر شتاب تر حرکت کنن. پس به سوخت کمتری واسه حرکت نیاز بود.

مثل خودروی فورد تائوروس (Taurus)، دیگه تولیدکنندگان هم واسه اولین بار استانداردهای مصرف سوخت رو رعایت کردن. در سال ۱۹۷۸ و قبل از شروع این روند، واسه هر مایل به ۲۷٫۵ لیتر سوخت نیاز بود.

با وجود اینکه تولیدکنندگان با انجام کارایی مانند تقویت موتور تونستن به موفقیت نسبی در این مورد برسن، طراحی خمیده به اونا اجازه می داد بسیار راحت تر و ارزون تر اهداف خود رو پیگیری کنن. آقای گارتمن در بخش دیگری از کتاب خود می نویسه: “یکی از طراحان فورد گفته در حالی که واسه کاهش مصرف سوخت از راه بهینه سازی موتور باید هزینه ای بالغ بر ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون دلار انجام می گرفت، طراحی خمیده می تونست بدون تحمیل هیچ گونه هزینه ای، مصرف سوخت رو ۳ تا ۴ برابر کم کنه.”

سازندگان واسه طراحی اجناس خود، آزمایشات سنگین تری در تونل باد و محاسبات آیرودینامیک در نظر گرفتن و به خاطر همین موتور خودروها با طراحی شون بیشتر از قبل هماهنگ شد.
مدت زیادی طول نکشید که تقریبا تموم خودروهای موجود در بازار، مثل فورد تائوروس به نظر می رسیدن. «لری ادسَل» (Larry Edsall) یکی از نویسندگان مطرح در این مورد گفته: “خودروها بسیار مثل همدیگه به نظر می رسیدن، چون تمومشون در تونل باد و به خاطر کاهش مصرف سوخت طراحی شده بودن.”

این مطلب را هم بخوانید :   بورس یعنی چی و چرا بورس رو بفهمیم؟

فناوری کار طراحی خودروهای خمیده رو آسون تر کرد

پیشرفتای کلیدی در این مورد، طراحیای این چنینی رو ممکن کرد و به تولیدکنندگان اجازه داد تا هرچه بیشتر اجناس خود رو به سمت طراحی خمیده جهت بدن.

واسه ده ها، شرکتا با به کار گیری رس، چوب و مواد دیگه، نمونه اجناس خود رو می ساختن. از سال ۱۹۸۰ میلادی، تولیدکنندگان به ساخت نمونه های کامپیوتری روی آوردن. آقای اسپارک میگه: “ساخت نمونه ها با به کار گیری طراحی کامپیوتری، بسیار آسون تر از ساخت اونا با چوب بوده و به خاطر همین تولیدکنندگان می تونستن اجناس خود رو بیشتر خمیده کنن.”

هم اینکه با پیشرفت فناوری، شرکتا تونستن بیشتر از قبل در آلومینیوم (aluminum) انحنا بسازن.

میشه این جور نتیجه گرفت که از سال ۱۹۹۰ میلادی، خودروها بیشتر و بیشتر خیمده شدن. این تغییر حتی در خودرویی مانند Scion xB که طراحی جعبه گونه داره هم به طور کامل نمایانه.

این خودرو، بزرگ و مربع شکل به نظر می رسه، اما بازم لبه های اون بسیار گرد تر از نمونه های ساخته شده در دهه ۸۰ میلادی و حتی فورد سائوروس طراحی شده.