نورگل یشیلچای بازیگر محبوب و معروف ترکیه س که به خاطر پخش سریال‌هایی مثل حریم سلطان در شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبون، در بین شهروندان ایرونی هم طرفداران زیادی داره.
اون زنیه ۴۲ ساله که بیشتر از ۲۰ ساله در صنعت سینما مشغول به کار بوده و حالا در اولین محصول مشترک سینمای ایران و ترکیه به اجرای نقش پرداخته؛ فیلمی که با سرمایه‌گذاری مشترک هر دو کشور انجام شده و حضور نورگل یشیلچای در اون به واسطه و اصرار سرمایه‌گذار ترکیه‌ای انجام شده.

بایرام فضلی که بیشتر به عنوان فیلمبردار شناخته می‌شه، کارگردانی این اثر رو برعهده گرفته و فیلمنامه‌ای واسه فیلم در نظر گرفته که مطمئنا هیچ کدوم از عوامل فیلم یه دور کامل اونو نخونده‌ان! از این رو با اطمینان اینجور حرفی رو می‌زنم که نمی‌دانم چیجوری هیچ کدوم از عوامل فیلم در زمان فیلمبرداری و ساخت این اثر سینمایی، براش سوال پیش نیامده که الان دقیقا داریم چه می‌کنیم؟ چیجوری هیچ کدوم از عوامل داخلی و خارجی به فکرش نرسیده که فیلمنامه پر از ایراد و اشکاله؛ فیلمنامه‌ای که یحتمل یه کودک ۱۰ ساله هم می‌تونه پی به مشکلات اون ببره.

فیلم داستان مردی به نام یدالله س که تو یه آسایشگاه روانی بستریه و بعد از بهبودی نسبی، در همون آسایشگاه مشغول به کار خدماتی می‌شه. زنی به نام دلارام هم در همین آسایشگاه حضور داره و تحت مراقبت‌های شدید بوده و حتی گفته می‌شه که از شدت جنون یه نفر رو کشته. دلارام از آسایشگاه فرار کرده و تنها جایی که می‌تونه خود رو مخفی کنه در خونه یدالله س. دلارام بچه‌اش که در یتیم‌خونه آسایشگاه قرار داره رو می‌خواهد و از یدالله طلب کمک می‌گیرد؛ این مرد که مشکلات روانی کم و بیشی داره هم قبول می‌کنه که بچه دلارام رو براش بیاره…

این مطلب را هم بخوانید :   راهنمای انتخاب رشته زبان های خارجی در کنکور ۹۷

فیلم جن قشنگتر دست روی موضوع‌های مهمی مثل تجاوز، مشکلات روانی و جنون آنی گذاشته (و بازم دقیقا مشخص نیس به چه دلیل عده‌ای به فیلم برچسب کمدی می‌زنند، البته حتما قصه تکراری بفروش بودن فیلم‌های کمدی و قبولوندن اینکه فیلم بامزه س تضمین فروش اونو بیشتر می‌کنه.) با این وجود هیچ کدوم از این مضامین مهم در طول فیلم درست شکل نمی‌گیرند و در حد یه وسیله ساده باقی می‌مانند. فیلم می‌تونست تبدیل به اثری روانشناختی بشه و بیشتر و بیشتر روی موضوع جنون آنی هر دو کاراکتر اصلی خود مانور دهد اما ترجیح می‌دهد که بازیگران اصلی رو در حد یه عروسک پایین بیاره.

نورگل یشیلچای که در فیلم کاراکتری لال بوده و فقط با صورت و بدن خود بازی می‌کنه و برخلاف انتظار بازی بسیار بدی رو هم از خود بروز می‌دهد. بایرام فضلی (کارگردان) بیشتر از اینکه بخواد از یشیلچای بازی بگیره، محو جذابیت‌های ظاهری و محبوبیت‌ زیاد ایشون در ایران شده و همیشه قاب‌های تصویری از صورت و چشمون اون می‌گیرد و فراموش می‌کنه که باید یه بازی خوب هم از دل این بازیگر بیرون بیاد. فرهاد اصلانی هم یکی از بدترین بازیگری‌های کارنامه هنری خود رو عرضه کرده و اینکه می‌دانیم هر دو بازیگر پتانسیل‌های بالایی در هنرپیشگی دارن و این پتانسیل‌ها در فیلم به باد فنا رفته، بیشتر از همه چیز ناراحت کننده س. بهتره در همینجا اشاره کنم که چرایی حضور کاراکترهای زائدی مانند دختر یدالله هم دقیقا مشخص نیس.
اصلا معلوم نیس این شخصیت در فیلم چه می‌کنه و فقط به خاطر پر شدن اسامی بازیگران در اون هستن.

این مطلب را هم بخوانید :   طبیعت‌گردی بهترین داروی ضد افسردگی است

ما در کل مدت زمان فیلم متوجه نمی‌شیم که یدالله دقیقا به چه دلیل مشکلات روانی داره و سرنخ‌هایی هم که درباره دلارام داده می‌شه با اینکه در نگاه اول شاید به نظر کافی باشه اما بازم توجیه کننده نیس.
فیلم تکلیف خودشو با داستانی که پیش می‌برد نمی‌دونه و ویژگی‌های درام خود رو بدون هیچ بالانسی در فیلمنامه تزریق کرده. فراز و نشیب‌های داستانی جن قشنگتر (اگه بشه به اون لقب داستان داد) نه منطقی دارن و نه عقلانی هستن (یدالله مثل آب خوردن دختربچه‌ای رو از یتیم‌خونه با خود بیرون می‌برد، مگه می‌شه؟!!) و همین موضوع باعث شده که روایت فیلمنامه تنها یه وسیله باشه که فیلم تموم شه، نه یه هنر که پیچیدگی‌ها و ظرافت خاص خود رو داره.

با وجود اینکه فیلم دو سرمایه‌گذار مشترک ایرونی و ترکیه‌ای داره و شاید از سرمایه خوبی هم بهره مند بوده، اما نه لوکیشنی در فیلم هست که تصور کنیم این بودجه در اونجا هزینه شده و نه هیچ مورد دیگری که بشه خرج بودجه رو به اون گردن نهاد. حتی صحنه‌هایی که نیاز به یه گریم خوب داشته (مانند چاقو زدن دلارام به چند مرد) به مصنوعی‌ترین شکل ممکن طراحی شده و توگویی تماشاگر یه فیلمفارسی دهه ۵۰ شمسی هستیم.
فیلم در شهر اصفهان فیلمبرداری شده اما تا اواسط فیلم هیچ استفاده‌ای از موقعیت جغرافیایی این شهر نشده و ذره‌ای زیباشناسی در قاب تصویر دوربین وجود نداره.

جن قشنگتر فیلمیه که دو بازیگر اصلی اون در نقش دو دیوونه فرو رفته ان؛ عاشقانه‌آی که در اون هر دو طرف قضیه، مجنون و لیلی، به جنون دچار هستن. همین موضوع می‌تونست تبدیل به اثری بشه جنجالی و با فیلمنامه‌ای پیچیده و قرص و سفت؛ کارگردان و تیم سازنده فیلم اما به حضور یه بازیگر زن محبوب ترکیه‌ای در ایران قناعت کرده و تصور کرده‌ان که همین موضوع واسه خوب بودن فیلمشون کافیه. بنرها و تبلیغات جن قشنگتر سطح شهر و زیر زمین شهر رو پوشونده و مردم رو دعوت به فیلمی می‌کنه که ذره‌ای از هنر سینما در اون وجود نداره. ای کاش جن قشنگتر به دست افراد دیگه و لایق‌تری ساخته می‌شد تا اولین محصول مشترک ایران و ترکیه بتونه سرفرازمان کنه نه اینکه با خجالت اونو به کشور مجاور صادر کنیم.