استدلال انتزاعی و بهبود آن

آیا برای مقابله با استدلال انتزاعی تلاش می کنید؟

استدلال انتزاعی دقیقا چیست و چگونه می توان آن را بهبود بخشید؟

و در صورت لزوم، چگونه می توانید از انتزاعی بودن بیش از حد خودداری کنید تا دیگران همیشه بتوانند آنچه را که می خواهید بگویید بفهمند؟

در این صفحه، استدلال انتزاعی را به طور عمیق مورد بحث قرار خواهیم داد.

همچنین تعدادی تمرین استدلال انتزاعی دریافت خواهید کرد که به شما کمک می کند از ذهنی قدرتمند برای درگیر شدن با ایده های فرضی در صورت تقاضا لذت ببرید.

زیرا در نهایت مهارت های استدلال انتزاعی به این معناست:

توانایی پرداختن به امور غیر عینی، فلسفی و حتی «استعلایی» زندگی فکری.

همه نمی توانند بدون آموزش شرکت کنند، اما تا پایان این پست، شما این کار را خواهید کرد.

آماده؟

بیا شروع کنیم!

استدلال انتزاعی چیست؟

ما معمولاً می شنویم که تفکر انتزاعی از یونانیان سرچشمه می گیرد.

به عنوان مثال، افلاطون در مورد اینکه چگونه جهان مادی ما “کپی” سایه ای از یک جهان ناب و کامل از ایده آل ها است صحبت کرد.

به این معنا، جهان ما «انتزاعی» از جهان کامل است، زیرا «ab» به عنوان پیشوند به معنای «دور از» یا «حذف شده» است.

از سوی دیگر، “کشش” به معنای کنار کشیدن است.

بنابراین، یک راه آسان برای اندیشیدن در مورد استدلال انتزاعی این است که متوجه شوید که این عمل کنار کشیدن و حذف خود از یک فرآیند یا ایده مشخص است.

در اینجا یک مثال ساده تر از مفهوم دنیای سایه افلاطون به عنوان کپی وجود دارد.

یک مثال ساده از استدلال انتزاعی

کلمه “انسان” را در نظر بگیرید.

به طور ملموس از آن برای نشان دادن یک شخص استفاده می کنیم.

اما وقتی از معنای عینی «عدم» می‌شویم، می‌توانیم ببینیم که انسان یعنی:

پستاندار

هومو ساپین

مجموعه ای از سلول های بیولوژیکی

گرد و غبار ستاره ای

این فهرست هرچه از موضوعات جنس و گونه به خاستگاه های کیهانی حیات پیش می رویم انتزاعی تر و انتزاعی تر می شود.

با در نظر گرفتن این مثال، شما همچنین می توانید استدلال انتزاعی را که صرفاً در ذهن وجود دارد فکر کنید.

در هیچ کجای طبیعت علامتی پیدا نمی کنید که بگوید: “این یک سلول بیولوژیکی است که متعلق به یک پستاندار است.” انسان ها چنین مفاهیمی را خلق کرده اند و فقط در زندگی ذهنی ما وجود دارند.

ممکن است فکر کنید “صبر کنید”. “در مورد کتاب ها و فیلم ها چطور؟”

درست است، واقعی. ما روش هایی را برای ذخیره ایده های خود با استفاده از کلماتی که بر روی کاغذ حک شده یا در قالب های الکترونیکی ذخیره شده اند ایجاد کرده ایم.

اما این ایده های ثبت شده چگونه زنده می شوند؟ آنها فقط زمانی معنا پیدا می کنند که یک انسان با آنها تعامل داشته باشد و از ذهنی که در انتزاع آموزش دیده است برای “ترجمه” کلمات ذخیره شده به چیزی معنادار و مفید استفاده کند.

یکی از این راه‌ها، تخصیص مفاهیم به حافظه است.

تاریخچه گسترده تر انتزاع

اکنون، اشاره کردم که ما معمولاً منشأ انتزاع ایده‌ها را از یونانی‌ها می‌دانیم.

بدون شک تاثیر زیادی گذاشتند.

پس از افلاطون، ارسطو کارهای زیادی انجام داد که به ایجاد بسیاری از سیستم‌های طبقه‌بندی که هنوز هم تا امروز برای جمع‌آوری و سازمان‌دهی دانش استفاده می‌کنیم، کمک کرد.

با این حال، همانطور که محققان حافظه تایسون یونکاپورتا و لین کلی نشان داده‌اند، فرهنگ‌های بومی مدت‌ها قبل از یونانیان با انتزاع فراوان سروکار داشتند.

تکنیک‌های حافظه آن‌ها به‌ویژه شواهد زیادی از این که چگونه افراد ماقبل تاریخ ایده‌هایی را از جهان «انتزاع» می‌کردند و با مرتبط کردن آنها با اشیایی مانند لوکاسا در حافظه قرار می‌دادند، ارائه می‌دهد. آنها همچنین از فرآیندهایی مانند Songlines و اعضای بدن برای کمک به یادآوری فرآیندهای فرهنگی انتزاعی استفاده کردند.

همانطور که بیشتر و بیشتر محققان از گذشته یاد می گیرند، تعریف دیگری از اصطلاح استدلال انتزاعی پیدا می کنیم.

در حالی که قبلاً فکر می‌کردیم یونانی‌ها در بسیاری از زمینه‌ها اولین هستند، داده‌های بیشتر به ما کمک می‌کند به طور «انتزاعی» درباره فرهنگ‌ها و جدول‌های زمانی دیگر فکر کنیم. ما به معنای واقعی کلمه در حال حذف و کناره گیری از شکل قلمروی تفکر و گنجاندن تاریخ بیشتر برای ایجاد تصویری جدید و ظریف تر از توسعه انسانی هستیم.

هرچه اطلاعات بیشتری را در نظر بگیریم، چیزها انتزاعی تر می شوند.

نمونه های بیشتر استدلال انتزاعی

همانطور که قبلاً می توانید بگویید، استدلال انتزاعی چیزی بیش از یک چیز است.

 

در اینجا نمونه های بیشتری وجود دارد که فکر می کنم برای شما مفید باشد. هر کدام زمینه های مختلفی را نشان می دهد که استدلال انتزاعی در آنها مفید است.

یک: دستورات بزرگی

انسان ها به سختی می توانند به تعداد زیاد فکر کنند.

همانطور که الیزر یودکوفسکی در کتاب خطرات فاجعه بار جهانی می نویسد:

«احساسات انسانی در یک مغز مشابه اتفاق می افتد. مغز انسان نمی تواند به اندازه کافی انتقال دهنده های عصبی را آزاد کند تا احساسات را 1000 برابر قوی تر از غم و اندوه یک مراسم خاکسپاری احساس کند. خطری که از 10000000 مرگ به 100000000 مرگ می‌رسد، قدرت عزم ما برای متوقف کردن آن را در ده ضرب نمی‌کند. یک صفر دیگر بر روی کاغذ اضافه می کند تا چشمان ما بر آن لعاب بزنند، اثری به قدری کوچک که معمولاً باید چندین مرتبه بزرگی پرش کرد تا تفاوت را به طور تجربی تشخیص داد.

این ما را به مشکلی به نام نادیده گرفتن دامنه سوق می دهد. ما تصمیمات ضعیف زیادی می‌گیریم، زیرا زمان کافی را صرف فکر کردن در مورد اینکه چگونه مشکلاتمان با تصویر بزرگ مرتبط است، نمی‌کنیم.

استدلال انتزاعی به ما کمک می کند تا با درک اینکه مرتبه بزرگی چیست و این شکل از استدلال انتزاعی را در فرآیند تصمیم گیری لحاظ کنیم، جنبه های بیشتری را در نظر بگیریم.

دو: سمبولیسم

هر بار که پرچمی را می بینیم از استدلال انتزاعی استفاده می کنیم.

پرچم کانادا مثال خوبی است.

نمونه استدلال انتزاعی پرچم

این یک برگ افرا را نشان می دهد و در عین حال نماینده یک کشور است. هم به یک مفهوم انتزاعی و هم به یک شی عینی اشاره دارد.

همه چیز از چراغ راهنمایی گرفته تا وسایل ادبی در رمان‌ها به عنوان انگیزه‌ای برای استدلال انتزاعی عمل می‌کنند.

برای در نظر گرفتن یک مثال کلاسیک از یک نماد انتزاعی، به زمانی فکر کنید که نئو کوکی را از Oracle در The Matrix می‌پذیرد.

از آنجایی که نئو در این صحنه «آنلاین» است، کوکی یک حرکت خوب در یک سطح است.

اما در سطح انتزاعی، Neo به این معنا که چگونه دستگاه شما با کد شناسایی برچسب گذاری می شود که اطلاعات رفتارهای شما را به صورت آنلاین به آگهی دهندگان می گوید، «پخته» می شود.

سه: فراشناخت

فراشناخت در اصل به معنای اندیشیدن به تفکر است.

این شکل بسیار مهمی از استدلال انتزاعی است. این به معنای واقعی کلمه از غوطه ور شدن در افکار خود دور می شود تا بتوانید خود فرآیند فکر را تحلیل کنید.

انجام این کار به شما کمک می کند تا دیدگاهی از درون به دست آورید و فضای بیشتری برای ارائه دیدگاه های دیگران ایجاد کنید.

 

این یک ابزار کلیدی است که برای مدت طولانی مورد استفاده قرار گرفته است و با معرفی ars combinatoria واقعاً رواج پیدا کرد.

همانطور که تیموتی پرفکت و بنت شوارتز در فراشناخت کاربردی نشان می دهند، فراشناخت و حافظه دست به دست هم می دهند.

به عنوان مثال، زمانی را در نظر بگیرید که چیزی را در مورد زندگی شخصی خود به یاد آورید و پرسیدید: “آیا واقعا این اتفاق افتاده است؟”

انعکاس از این طریق از حافظه زندگینامه شما استفاده می کند. پرسیدن، “آیا این خاطره درست است؟” این است که به طور انتزاعی در مورد ماهیت حقیقت و واقعیت ذهن خود دور شوید.

فراشناخت نباید یک فرآیند کاملاً شخصی باشد.

همانطور که نویسندگان فراشناخت اجتماعی نشان می‌دهند، فکر کردن به افکار دیگران می‌تواند به شما کمک کند تا از غفلت در محدوده جلوگیری کنید.

نحوه بهبود استدلال انتزاعی: 3 تمرین استدلال انتزاعی

از آنجا که انواع مختلفی از استدلال انتزاعی وجود دارد، زمانی که به دنبال تبدیل شدن به یک ماستدلال انتزاعی بهتر هستید، مهم است که تمرین ها را با هدف مطابقت دهید.

به عنوان مثال، اگر می خواهید از اشتباهات انسانی رایج که شامل تفکر است اجتناب کنید، باید سوگیری های شناختی را بررسی کنید.

یا اگر می‌خواهید تخیل ریاضی خود را برای اعداد زیاد تقویت کنید، ممکن است بخواهید به هتل هیلبرت و تمرین‌های مختلفی که معلمان برای گسترش ذهن شما با استفاده از این پارادوکس ایجاد کرده‌اند نگاه کنید.

به همان اندازه که دوست دارم در مورد آن موضوعات برای بهبود استدلال انتزاعی خود یاد بگیرم، تمرینات مورد علاقه شخصی من در اینجا آمده است:

تمرین NIMBY

اگر برای شما جدید است، NIMBY به معنای “در حیاط خلوت من نیست”. زمانی استفاده می‌شود که افراد یک طبقه خاص برای فرآیندهای مخرب محیط‌زیست لابی می‌کنند، تا زمانی که دور از خانه ساخته شوند.

این تمرین استدلال انتزاعی شامل نوشتن یک نامه ساده به یک جامعه است.

این تکلیف است:

به ثروتمندترین محله ای که می شناسید یا می توانید تصور کنید فکر کنید.

سپس نامه ای بنویسید که در صندوق پستی ثروتمندترین افراد قرار می دهید و آنها را متقاعد می کنید که در حیاط خلوت خود زندانی با حداکثر امنیت بسازند.

این تمرین استدلال انتزاعی شما را گسترش می دهد زیرا در دو سطح بسیار سخت است. ابتدا، باید آنها را متقاعد کنید که چرا زندان‌های با حداکثر امنیت خوب هستند و چرا خوب است که این زندان‌ها در نزدیکی خانه‌های ثروتمندان قرار بگیرند.

موفق باشید!

قوانین ورزش کل جهان

 

تصور کنید که شما رئیس کل سیاره هستید.

شما تمام قدرت را دارید.

با این حال، برای حفظ این قدرت، باید مجموعه کاملی از قوانین را ایجاد کنید که همه باید از آنها پیروی کنند.

قوانین باید بی عیب و نقص باشند و با همه یکسان رفتار کنند.

در 500-1000 کلمه، سندی بسازید که مجموعه کاملی از مقررات را ارائه کند که همه می توانند با شادی کامل از آنها پیروی کنند.

این تمرین تفکر شما را گسترش می‌دهد زیرا باید انواع مختلف شخصیت و راه‌هایی که علایق شخصی ما با یکدیگر تضاد دارند را در نظر بگیرید.

خوش بگذره!

تمرین بی کلام

در بالا در مورد فراشناخت صحبت کردیم. یکی از بهترین راه‌ها برای شروع به فکر کردن این است که سعی کنید ذهن خود را آرام کنید.

برای تمرین، با نشستن روی زمین یا روی صندلی در مکانی آرام شروع کنید.

به خود اجازه دهید تا متوجه تمام کلمات و تصاویری شود که در ذهن شما شناور هستند.

تفاوت را تمرین کنید. در زبان چه می گذرد و چه تصویری ناب. آیا تفاوتی وجود دارد؟ یا آنها هم همین احساس را دارند؟

وقتی شروع به درک تفاوت یا عدم تفاوت کردید، ببینید آیا می توانید جلوی جریان محتوای ذهنی خود را بگیرید.

یکی از راه‌هایی که می‌توانید در این کار به خودتان کمک کنید این است که تصور کنید هر تصویر و کلمه‌ای که در ذهن شما جریان دارد به‌صورتی که روی یک تخته سیاه بزرگ نوشته می‌شود، نوشته می‌شود.

به محض ظاهر شدن، آنها را پاک کنید.

برای تمرین انتزاع، فراتر از این که تصور کنید آنها از این تخته سیاه خیالی پاک شده اند، بروید.

تصور کنید که محتوای ذهنی شما به طور کامل از جهان حذف شده است.

تمرین را ادامه دهید تا زمانی که تنها چیزی که باقی می ماند «پس زمینه» خود آگاهی شما باشد.

برای یک تغییر ساده، چیزی را امتحان کنید که توسط بایرون کیتی در بدون داستان شما چه کسی بودید؟

برای تکمیل تمرین، تصور کنید که گذشته ای ندارید.

این بسیار شبیه تمرین ذن است که سعی می کند تصور کنید چهره شما قبل از تولد چه شکلی بود.

(توجه: این فقط یک تمرین است. شما در واقع هیچ چیز ارزشمندی را از گذشته خود پاک نمی کنید.)

اندیشه انتزاعی ابزاری برای زندگی است

لطفاً این تمرینات را یک بار انجام ندهید.

 

برای اینکه واقعاً توانایی‌های خود را با انتزاع گسترش دهید، می‌خواهید این حوزه از توانایی ذهنی را بارها در طول زندگی خود مرور کنید.

اگر کمک بیشتری می‌خواهید، فهرست پست‌های تفکر بهتر در این وبلاگ را بررسی کنید. تمرینات و منابع زیادی برای تفکر انتقادی خواهید یافت که شما را برای مدت طولانی درگیر خود نگه می دارد.

و همانطور که با مثال پرچم دیدید، ما هر روز به طور انتزاعی فکر می کنیم. هر نماد روی لپ‌تاپ و تلفن هوشمند شما دارای سطحی از انتزاع بصری است.

هر چه بیشتر در مورد نمادهای بصری مختلفی که هر روز با آنها روبرو می شوید فکر کنید، بیشتر به آن سطح فراشناختی هدایت می شوید که برای دستیابی به عمیق ترین پیشنهادات زندگی بسیار ارزشمند است.

برای اطلاعات بیشتر به وب سایت حافظه همیشه سبز مراجعه نمایید.