
مقايسه بين روشهاي مبتني بر پيش بيني و مبتني بر واقعيت در عامل سود
در روش مبتني بر پيش بيني، اولين قدم محاسبه ارزش شرکت براساس ارزش فعلي جريانات نقدي خالصي است که شرکت انتظار دارد در آينده دريافت کند وبين صاحبان شرکت توزيع نمايد. سپس سود هردوره، به عنوان افزايش در ارزش شرکت بين ابتدا و انتهاي هر دوره به اضافه سود تقسيم شده به صاحبان شرکت طي همان دوره محاسبه ميشود. با استفاده از روش مبتني بر واقعيت، سود به همان شيوه فوق محاسبه ميشود با اين تفاوت که از ارزش هاي تاريخي (بهاي تمام شده) و يا ارزش هاي جاري به جاي ارزش هاي فعلي تنزيل شده استفاده ميشود .اما اغلب دراين روش سود با تطابق هزينه ها (تاريخي يا جاري) با درآمدهاي دوره محاسبه ميشود. ترازنامه موسسه در پايان دوره شامل ارزش هاي (تاريخي ياجاري) دارايي هاي موجود استفاده نشده است.
بنابراين روش مبتني بر پيش بيني تاکيد بر انتظارات آينده دارد، در حالي که روش مبتني بر فعاليت هاي گذشته و دارايي هاي موجود تکيه دارد (دستگير،1372).
2-14- مفهوم سود
تعاريف متفاوتي از مفهوم سود توسط اقتصاد دانان در تعريف سود بر مفهوم حفظ سرمايه تاکيد داشته و معتقدند که ارزش سرمايه را ميتوان از طريق مفهوم ارزش فعلي دريافتهاي آتي توضيح داد:
آدام اسميت[1]؛ سود مبلغي است که ميتواند بدون وارد کردن آسيب بر سرمايه ثابت و سرمايه در گردش، مصرف شود.
هيکس[2]؛ سود مبلغي است که شخص ميتواند در طي يک دوره معين خرج کند و درپايان دوره وضعيت او به همان خوبي باشد که در اول دوره بوده است (علي نيا، اسماعيل، 1388).
2-15- ثبات نسبي سودآوري
استناد به سود هر سهم در يک سال، به لزوم مبناي صحيحي براي ارزيابي سهام نيست چرا که ممکن است سود سال بعد بسيار کمتر از آن باشد. معيار مهم ديگري که به هنگام استفاده از نسبت بازده جاري سهام بايد مورد نظر قرارداد، ثبات نسبي سودآوري هر سهم است. لازم به يادآوري هر جه ميزان انحراف سودآوري سالهاي گذشته و يا سودهاي احتمالي آينده نسبت به ميانگين سود يا سود مورد انتظار بيش تر باشد ريسک سهم بالاتر و ارزش آن کم تر خواهد بود، بر عکس هر چه روند سود دهي سالهاي گذشته و آتي از ثبات بيشتري بر خوردار باشد ريسک کمتر و ارزش سهم بالاتر خواهد بود (تحليل بنيادي بورس، 1390).
2-16- سود هر سهم
همان سودي است که شرکت براي يک سهم در نظر ميگيرد که در ابتداي سال مالي توسط مديران شرکت مزبور تخمين زده ميشود، اين معيار يکي از فاکتورهاي مهم جهت انتخاب شرکت براي سرمايه گذاري و همچنين ارزشيابي آن سهام ميباشد. تمام شرکت هاي بورسي موظفاند در ابتداي سال مالي، (EPS) خود را به صورت تخميني براساس نظرات مديران خود تعيين و به سهامداران اعلام کنند. مديران شرکت ممکن است تا پايان سال مالي به دفعات (EPS) شرکت خود را تعديل کنند. منظور از تعديل، در اينجا تغييرات (EPS) طي دوره است، اين تعديل ممکن است به دلايلي مثبت يا منفي باشد که هر کدام تاثيرات مخصوص خود را بر ارزش شرکت و نوع تصميمات آتي سهامداران بالقوه ميگذارد (محتشم و همكار، 1390).
2-17- نسبت هاي سود دهي
اين نسبت ها توانايي شرکت را در بدست آوردن سود نشان ميدهد، در واقع عملکرد کلي شرکت و مديريت آن ارزيابي ميشود.
2-17-1- نسبت سود هر سهم (EPS)
با محاسبه اين رقم، سودي که شرکت در يک دوره مشخص به ازاي يک سهم عادي بدست آورده است معين ميشود.اين عدد از متداولترين نسبتهاي مالي است که محاسبه و تجزيه و تحليل ميشود (آهنچيان و همكار،1390).
2-17-2- نسبت قيمت به سود هر سهم (P/E)
نسبت P/E يکي از ابزارهاي رايج و متداول جهت تحليل وضعيت شرکت ها، صنعت و بازار است. اين نسبت که از آن به عنوان ضريب سود آوري نيز ياد ميشود، حاصل تقسيم قيمت هر سهم بر درآمد هر سهم شرکت است. در واقع رابطه ي بين قيمت سهم شرکت با سود آن را نشان ميدهد.
درآمد هر شرکت معياري است که ميتوان با آن شرکت را در طي چند سال متوالي به لحاظ افزايش سرمايه ي شرکت مقايسه کرد، ولي اين متغيير، معيار مناسبي براي مقايسه چند شرکت نيست.
اين نقيضه در معيار P\E رفع ميشود و با اين معيار ميتوان شرکتهاي يک صنعت را مورد مقايسه قرار دارد و يا هر شرکت را با متوسط صنعت مرتبط تطبيق داد.
نسبتP\E بيانگر تعداد دفعاتي است که طول ميکشد تا قيمت يک سهم از طريق سود آن، در صورت پرداخت تمام سودهاي واقعي آن بازيافت شود.
نکات مهم در مورد P\E:
1- اين نسبت نبايد خيلي بالا و خيلي پايين باشد.
2- اين روش براي شرکت هايي که P\E آن ها منفي است، کاربردي ندارد.
پايين يا بالا بودن P\E بعضي اوقات به خاطر شرايط خاص شرکت است.
شرکتي قصد دارد خط توليد جديدي را ايجاد نمايد به همين دليل سود را کم اعلام ميکند و در اين صورت (P\E) بالا ميرود اما در آيندهاي معيين سود آوري خود را نشان ميدهد اين بدين معني است که (P\E) بالا چشم انداز سود آوري شرکت را نشان ميدهد.(آهنچيان، احتشامي،1390)
2-17-2-1- کاربرد نسبت (P\E)
به لحاظ نظري، (P\E)يک سهم به ما ميگويد که سرمايه گذاران چند ريال حاظرند به ازاي يک ريال سود يک شرکت پرداخت نمايند. به همين جهت به آن ضريب سهام نيز ميگويند. به عبارت ديگر اگر (P\E) يک سهم 20 باشد بدين معني است که سرمايه گذاران حاضرند 20 ريال براي هر ريال از سود سهم اين شرکت بپردازند ( تحليل بنيادي بورس، 1390).
2-17-2-2- رشد سود
قيمت سهام بازتاب انتظارات سرمايه گذاران از ارزش و رشد آينده شرکت است. ميزان سود (EPS) معمولا مبتني بر (EPS) گذشته است. اگر شرکتي در مرحله رشد قرار دارد سودش بايد رشد کند. در نتيجه تفسير بهتري از (EPS) آن است که خوشبيني بازار از آينده رشد يک شرکت را باز تاب ميدهد (تحليل بنيادي بورس، 1390).
2-17-2-3- نسبت سود تقسيمي هر سهم
سهم و سود هر سهم مواردي از جمله ماليات، اندوخته قانوني، ساير اندوخته ها و سود (زيان) انباشته را در بر ميگيرد. گرچه در نظريه، تفاوت زيادي بين شرکتي که سود نسبتاء بالايي تصويب ميکند و شرکتي که سود کمي از درآمد خود را تقسيم مينمايد وجود ندارد، در عمل به دليل جو حاکم بر بازار به ويژه از طرف کساني که به درآمد سهام اتکاي زيادي دارند، عرضه سهام شرکت هايي که سود سهام کمي تعيين ميکنند زياد شده و موجب کاهش قيمت آن سهم را در بازار فراهم مينمايد. از اين رو، در شرايط تساوي ساير عوامل، شرکت هايي که نسبت سود تقسيمي بالاتري دارند نسبت به ساير شرکت ها از موقعيت بهتري بر خوردارند (تحليل بنيادي بورس، 1390).
[1] – Adam Smith
[2] Hicks
